در این میان سه عامل وراثتی یا محیطی، كمبود یكی از والدین و از بین بردن 

اعتماد به نفس تاثیر بیشتری در این مساله دارند كه در ذیل آن‌ها را بررسی می‌كنیم:


1-     عامل وراثتی یا محیطی:


عامل وراثتی، ژنتیكی و خدادادی است اما عامل محیطی ناشی از مواردی 

 مانند ضربهخوردن سر، تشنج كردن و سقوط از بلندی می‌باشد. 

در برخورد با این نوع دانش‌آموزان معلم ابتدایی می‌تواند كمك حال بچه باشد.

 عقب مانده ذهنی را معلم می‌تواند با رفتار خوبش جذب كلاس و درس كند،

 حتی با محبت كردن چون این دسته از دانش‌آموزان هم در خانواده و هم

 در مدرسه بی‌محبتی دیده اند. تنها راه مدارا كردن 

با این دانش‌آموزان است با محبت كردن می‌توان ارتباط عاطفی معلم و

 

دانش‌آموز را به وجود آورد آن موقع دانش‌آموز تمام و كمال 

به حرف معلم گوش می‌دهد. یكی دیگر از

 راه‌كارها این است كه از آن‌ها به اندازه توانایی خودشان انتظار داشته باشیم.


مثلا اگر بهره هوشی دانش‌آموزی ۶۵ است نباید انتظار نمره ۱۸-۱۷

 را از او داشته باشیم. هر نمره‌ای كه این دسته از دانش‌آموزان كسب می‌كنند

 اگر با تلاش گرفته شود، جای تقدیر دارد حتی اگر كم باشد. ‌

معلمان باید از دانش‌‌آموزان كند ذهن

 سوال‌هایی را بكنند كه می‌دانند قادر به جواب دادن به آن هستند

 تا بدین‌گونه اعتماد به نفسشان بیشتر شود. برای اینكه یك دانش‌آموز كند

 ذهن در كلاس موفق باشدمعلم سه اقدام را باید انجام دهد.


پذیرش دانش‌آموز


 محبت كردن


 تشویق كردن


ممكن است یكی سوال كند كه با این دانش‌آموز ناهنجار باید چگونه برخورد كرد 

 درپاسخ می‌گوییم كه اگر فرزند خودمان همین وضعیت را داشت چه كار 

 می‌كردیم، بایدفرض كنیم فرزند خودمان است و آنگونه با وی رفتار كنیم. 

 به خاطر همین باید رفتارمادرانه بكنیم تا نتیجه‌اش را ببینیم. 

اینگونه دانش‌آموزان اگر در خانواده و مدرسه محبت نبینند 

گرفتار محبت‌های كاذب می‌شوند و آن موقع كار سخت و دشوارمی‌گردد. 

 


2- از دست دادن یكی از والدین: 


این عامل ضربه بزرگی برای دانش‌آموز است. اگر دانش‌آموز پدر نداشته باشد

 تمام رفتارها و حركات پدر را الگو قرار می‌دهد و یا از نظر عاطفی چون

  پدر كمتر در منزلحضور پیدا می‌كند، بچه‌ها تشنه پدران هستند.

  اگر این نعمت را خدا یك دفعه ازفردی بگیرد خلاء روانی به وجود می‌آید،

  بچه همیشه به دنبال گمشده‌اش می‌باشدولی هرگز پیدا نمی‌كند. 

اگر گمشده فرزند مادر باشد، كار بدتر می‌شود چون مادر

 مدیر خانه و نظم‌دهنده به امورات منزل می‌باشد. از همه مهمتر از نظر تربیتی

 پوششی و خوراك و... مادر مسوول است و اگر مادر نباشد 

در یادگیری اختلال عمیق به وجود می‌آید. ‌


3- اعتماد به نفس:


دیگر از مواردی كه لازم به توضیح است اعتماد به نفس است. 

اگر معلمی به دانش‌آموز ضعیف مدام بگوید تو می‌دانی تو بهترین هستی،

 از چشم‌هایت مشخص است كه تصمیم گرفتی درس بخوانی، دانش‌آموز مسیر

 خود را عوض می‌كند و شاید در آینده درس‌خوان‌تر از دیگران باشد. معلم در برابر

 دانش‌آموز كه درسش ضعیف است باید تمام ترفندهایی كه به ذهنش 

 می‌رسد را بهكار بندد مثلا او را تشویق زبانی كند یا به او جایزه دهد

  و یا حتی با جواب دادنكمترین پاسخ سر را به معنی رضایت تكان داده

 تا دانش‌آموز تشویق شود. همچنین می‌تواند با مسئولیت دادن به 

او مثلا انتخابش به عنوان نماینده كلاس یا بهداشت یا

 سرگروه درسی و تكالیفی یا به عللی به دفتر فرستادن،

 اعتماد به نفس او را بیشتركند تا شاید آن افت تحصیلی جبران شود.

 


منبع:http://henaomena.ir/